در روابط چرا حس میکنیم باید تغییر کنیم؟ پاسخ در اینجاست
در بسیاری از روابط عاشقانه، زمانی فرا می رسد که یکی از طرفین یا هر دو، احساس می کنند برای حفظ رابطه و محبوبیت نزد شریک زندگی خود، باید تغییراتی در خود ایجاد کنند. این احساس میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد و در دراز مدت تاثیرات مخربی بر رابطه و سلامت روان افراد داشته باشد.
اما چرا این اتفاق می افتد؟ چه عواملی باعث می شوند که ما فکر کنیم “خودِ واقعی” ما برای شریک زندگی مان کافی نیست؟
- ✳️
ترس از طرد شدن:
ریشه بسیاری از این رفتارها، ترس عمیق از دست دادن فرد مقابل و تنها ماندن است. - ✳️
اعتماد به نفس پایین:
وقتی فردی اعتماد به نفس کافی ندارد، باور می کند که برای دوست داشته شدن باید ویژگی های خاصی داشته باشد. - ✳️
تلاش برای جلب رضایت:
فرد تلاش می کند با تغییر در رفتار و ظاهر خود، تمام نیازها و خواسته های طرف مقابل را برآورده کند. - ✳️
الگوبرداری از روابط ناسالم:
تجربه روابط ناسالم در گذشته یا دیدن الگوهای غلط در اطرافیان میتواند باعث شود این باور در فرد شکل بگیرد که تغییر برای حفظ رابطه ضروری است. - ✳️
فشار غیر مستقیم طرف مقابل:
گاهی اوقات، طرف مقابل به طور مستقیم از ما نمی خواهد تغییر کنیم، اما با انتقادهای مداوم یا مقایسه ما با دیگران، این حس را القا می کند. - ✳️
ناآگاهی از ارزش های شخصی:
وقتی ارزش های خود را به خوبی نشناسیم، راحت تر تحت تاثیر خواسته های دیگران قرار می گیریم. - ✳️
باورهای غلط در مورد عشق:
باورهایی مثل “عشق یعنی فداکاری مطلق” یا “عشق یعنی تغییر برای معشوق” میتوانند مخرب باشند. - ✳️
عدم مهارت در برقراری ارتباط موثر:
اگر نتوانیم به درستی خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنیم، ممکن است به جای حل مسئله، به تغییر خود روی بیاوریم. - ✳️
تاثیر رسانه ها و تبلیغات:
رسانه ها اغلب تصویری غیر واقعی از روابط عاشقانه ارائه می دهند و استانداردهای غیرمنطقی را ترویج می کنند. - ✳️
نیاز به تایید:
برخی افراد به شدت به تایید دیگران نیاز دارند و برای جلب این تایید، حاضرند هر کاری انجام دهند، حتی تغییر خودشان. - ✳️
درک نادرست از سازگاری:
سازگاری در رابطه به معنای پذیرش تفاوت ها و پیدا کردن نقاط مشترک است، نه تغییر کامل خود برای شبیه شدن به طرف مقابل. - ✳️
ترس از آسیب پذیری:
نشان دادن “خود واقعی” نیازمند آسیب پذیری است و برخی افراد از این آسیب پذیری می ترسند و ترجیح می دهند نقش بازی کنند.
این احساس که باید تغییر کنیم تا دوست داشته شویم، میتواند نشانه ای از یک رابطه ناسالم باشد. باید به این احساس توجه کنیم و به دنبال ریشه های آن بگردیم. به یاد داشته باشیم که عشق واقعی، پذیرش کامل و بی قید و شرط است. در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید احساس امنیت و راحتی داشته باشند تا بتوانند خود واقعی شان را به نمایش بگذارند. تغییر باید از درون و بر اساس میل شخصی باشد، نه به خاطر ترس از دست دادن کسی. اگر در رابطه ای احساس می کنید مجبور به تغییر هستید، بهتر است با خودتان صادق باشید و از یک متخصص کمک بگیرید.
چرا در روابط عاشقانه احساس میکنیم باید تغییر کنیم تا محبوب باشیم؟
۱. ترس از دست دادن: ریشه تمام تغییرات ناخواسته
ترس از دست دادن فرد مورد علاقه، یکی از قویترین محرکها برای تغییر رفتار و شخصیت است.این ترس باعث میشود که فرد تمایل داشته باشد هر کاری انجام دهد تا رابطه را حفظ کند، حتی اگر به معنای زیر پا گذاشتن ارزشها و خواستههای خودش باشد.این ترس اغلب ریشه در ناامنیهای درونی فرد دارد.فردی که عزت نفس پایینی دارد، بیشتر احتمال دارد که برای جلب رضایت طرف مقابل، حاضر به قربانی کردن خود شود.در ضمن، تجربیات گذشته در روابط ناموفق میتوانند این ترس را تقویت کنند.فرد ممکن است با خود فکر کند که اگر تغییر نکند، سرنوشت روابط قبلی برایش تکرار خواهد شد.
شناخت ریشههای این ترس و تلاش برای تقویت عزت نفس، میتواند به فرد کمک کند تا در روابطش اصیلتر باشد و از تغییرات ناخواسته جلوگیری کند.
تمرکز بر نقاط قوت خود و ارزش قائل شدن برای فردیتتان، کلید رهایی از این ترس است.به خودتان یادآوری کنید که شما به خودیِ خود ارزشمند هستید و نیازی به تغییر برای اثبات این ارزش ندارید.
۲. تلاش برای جلب تایید: دام وابستگی عاطفی
نیاز به تایید و تحسین از سوی دیگران، به ویژه فرد مورد علاقه، میتواند منجر به تلاش برای تغییر خود شود.فرد ممکن است به طور ناخودآگاه به دنبال نشانه هایی از رضایت طرف مقابل باشد و در صورت عدم دریافت این نشانهها، احساس ناامنی و نارضایتی کند.این نیاز به تایید، اغلب ریشه در دوران کودکی و روابط فرد با والدین یا مراقبان اصلی خود دارد.فردی که در کودکی به اندازه کافی مورد توجه و پذیرش قرار نگرفته است، ممکن است در بزرگسالی به شدت به دنبال تایید از سوی دیگران باشد.وابستگی عاطفی به این نیاز، فرد را در معرض آسیب قرار میدهد و او را وادار میکند تا برای جلب رضایت دیگران، از خود واقعی اش فاصله بگیرد.
تمرین خود-پذیری و تمرکز بر ارزشهای درونی، میتواند به فرد کمک کند تا از این وابستگی رها شود و تایید خود را از درون جستجو کند.به جای تمرکز بر جلب تایید دیگران، بر رشد و توسعه شخصی خود تمرکز کنید و به خودتان اجازه دهید که به طور کامل و بی قید و شرط خودتان باشید.وقتی خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان احترام بگذارید، دیگر نیازی به جلب تایید دیگران نخواهید داشت.
۳. فشار اجتماعی و فرهنگی: تصویری غیر واقعی از عشق
جامعه و فرهنگ، از طریق رسانهها، فیلمها، و داستانها، تصاویری غیر واقعی از عشق و روابط ارائه میدهند.این تصاویر اغلب بر پایه کاملا مطلوبها و انتظارات غیر واقعی هستند و میتوانند باعث شوند که افراد احساس کنند باید تغییر کنند تا با این کاملا مطلوبها مطابقت داشته باشند.مثلا ممکن است فرد احساس کند که باید از نظر ظاهری جذابتر باشد، یا اینکه باید ویژگیهای شخصیتی خاصی داشته باشد تا بتواند یک رابطه عاشقانه موفق را تجربه کند.این فشار اجتماعی و فرهنگی میتواند بسیار قوی باشد و باعث شود که افراد از خود واقعیشان فاصله بگیرند و به دنبال تقلید از الگوهای غیر واقعی باشند.
آگاهی از این فشار و تلاش برای مقاومت در برابر آن، میتواند به فرد کمک کند تا در روابطش اصیلتر باشد و بر اساس ارزشها و خواستههای خودش عمل کند.
به جای تمرکز بر مطابقت با انتظارات دیگران، بر شناخت و پذیرش خودتان تمرکز کنید و به خودتان اجازه دهید که به طور کامل و بی قید و شرط خودتان باشید.عشق واقعی بر پایه پذیرش متقابل است، نه تلاش برای تغییر دادن یکدیگر.
۴. عدم شناخت خود: گمشدن در رابطه
افرادی که شناخت دقیقی از خود ندارند، بیشتر احتمال دارد که در روابط عاشقانه احساس کنند باید تغییر کنند.وقتی فرد نداند که چه کسی است، چه میخواهد، و چه ارزشهایی دارد، به راحتی تحت تاثیر نظرات و انتظارات دیگران قرار میگیرد.این عدم شناخت خود، میتواند منجر به گمشدن در رابطه شود و فرد را وادار کند تا برای جلب رضایت طرف مقابل، از خواستهها و نیازهای خود چشمپوشی کند.خودشناسی یک فرآیند مادام العمر است که نیازمند صرف زمان و تلاش برای شناختن نقاط قوت و ضعف، ارزشها، علایق، و اهداف فرد است.
شرکت در فعالیتهایی که به فرد احساس خوبی میدهند، مانند مدیتیشن، نوشتن، یا گفتگو با یک درمانگر، میتواند به فرآیند خودشناسی کمک کند.
به جای تمرکز بر تغییر خود برای جلب رضایت دیگران، بر شناخت و پذیرش خودتان تمرکز کنید و به خودتان اجازه دهید که به طور کامل و بی قید و شرط خودتان باشید.وقتی خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان احترام بگذارید، دیگر نیازی به تغییر برای اثبات ارزش خود نخواهید داشت.
۵. باورهای نادرست درباره عشق: فریب افسانهها
باورهای نادرست درباره عشق، مانند “عشق یعنی فداکاری مطلق” یا “عشق یعنی تغییر برای طرف مقابل”، میتوانند باعث شوند که افراد در روابط عاشقانه احساس کنند باید تغییر کنند.این باورها اغلب ریشه در افسانهها و داستانهای عاشقانه غیر واقعی دارند و میتوانند انتظارات غیر واقعی از رابطه ایجاد کنند.مثلا فرد ممکن است باور داشته باشد که برای اثبات عشق خود، باید تمام خواستهها و نیازهای خود را نادیده بگیرد و به طور کامل به خواستههای طرف مقابل توجه کند.این باور میتواند منجر به فرسودگی عاطفی و از دست دادن هویت فردی شود.
شناخت و به چالش کشیدن این باورهای نادرست، میتواند به فرد کمک کند تا در روابطش واقعبینانهتر باشد و از تغییرات ناخواسته جلوگیری کند.
به جای باور کردن افسانههای عاشقانه، به دنبال روابط سالم و رضایتبخشی باشید که در آن هر دو طرف احساس ارزشمندی و احترام کنند.عشق واقعی یعنی پذیرفتن خود و دیگری همانگونه که هستید، نه تلاش برای تغییر دادن یکدیگر.
۶. عدم مهارتهای ارتباطی: سوء تفاهم و سردرگمی
عدم مهارتهای ارتباطی موثر، میتواند منجر به سوء تفاهم و سردرگمی در روابط عاشقانه شود و باعث شود که افراد احساس کنند باید تغییر کنند تا با طرف مقابل هماهنگ شوند.وقتی فرد نتواند به طور واضح و موثر احساسات و نیازهای خود را بیان کند، ممکن است به جای آن، سعی کند رفتار خود را تغییر دهد تا رضایت طرف مقابل را جلب کند.مثلا فرد ممکن است از بیان ناراحتی خود خودداری کند و به جای آن، سعی کند خوشحال و راضی به نظر برسد تا از ایجاد اختلاف جلوگیری کند.این رفتار میتواند منجر به انباشته شدن احساسات منفی و انفجار عاطفی شود.
یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر، مانند گوش دادن فعال، ابراز همدلی، و بیان واضح احساسات، میتواند به فرد کمک کند تا در روابطش صادقتر و اصیلتر باشد و از تغییرات ناخواسته جلوگیری کند.
شرکت در کلاسهای آموزشی، خواندن کتابهای مربوطه، یا گفتگو با یک مشاور، میتواند به بهبود مهارتهای ارتباطی کمک کند.به جای تغییر رفتار خود، بر بهبود مهارتهای ارتباطی خود تمرکز کنید و به خودتان اجازه دهید که به طور کامل و با صداقت با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید.
۷. مشکلات حل نشده گذشته: تکرار الگوهای مخرب
مشکلات حل نشده از روابط گذشته، میتوانند به روابط جدید منتقل شوند و باعث شوند که افراد احساس کنند باید تغییر کنند تا از تکرار الگوهای مخرب جلوگیری کنند.فرد ممکن است به طور ناخودآگاه به دنبال تغییر رفتار خود باشد تا از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کند، اما این تلاشها اغلب به نتیجه نمیرسند و فقط باعث ایجاد احساس ناامنی و نارضایتی میشوند.مثلا فردی که در روابط قبلی مورد بیتوجهی قرار گرفته است، ممکن است در روابط جدید سعی کند بیش از حد در دسترس باشد و تمام نیازهای طرف مقابل را برآورده کند تا از تکرار تجربه بیتوجهی جلوگیری کند.
این رفتار میتواند منجر به فرسودگی عاطفی و از دست دادن هویت فردی شود.
پردازش و حل مشکلات گذشته، میتواند به فرد کمک کند تا در روابط جدید اصیلتر باشد و از تکرار الگوهای مخرب جلوگیری کند.مشاوره با یک درمانگر، میتواند در این فرآیند بسیار مفید باشد.بخشش خود و دیگران به خاطر اشتباهات گذشته، کلید رهایی از الگوهای مخرب و ایجاد روابط سالمتر است.
۸. ناامنی در رابطه: احساس عدم اطمینان
احساس ناامنی در رابطه، میتواند باعث شود که فرد برای حفظ رابطه تلاش بیشتری بکند و در این راستا، سعی کند خود را تغییر دهد تا محبوبتر و مورد پذیرشتر به نظر برسد.این ناامنی ممکن است ناشی از رفتارهای طرف مقابل، تجربیات قبلی، یا حتی تصورات خود فرد باشد.مثلا اگر فرد احساس کند که طرف مقابل به او توجه کافی ندارد یا ممکن است به شخص دیگری علاقهمند شود، ممکن است سعی کند با تغییر ظاهر، رفتار، یا حتی علایق خود، توجه او را جلب کند.برقراری ارتباط باز و با صداقت با طرف مقابل و صحبت کردن درباره احساسات و نگرانیها، میتواند به کاهش ناامنی در رابطه کمک کند.
در ضمن، تمرکز بر تقویت عزت نفس و اعتماد به خود، میتواند به فرد کمک کند تا در روابطش احساس امنیت بیشتری داشته باشد.به جای تلاش برای تغییر خود برای جلب رضایت طرف مقابل، بر تقویت عزت نفس و اعتماد به خود تمرکز کنید و به خودتان اجازه دهید که در رابطه احساس امنیت و آرامش داشته باشید.شناخت منابع ناامنی در رابطه و تلاش برای رفع آنها، میتواند به ایجاد یک رابطه پایدارتر و رضایتبخشتر کمک کند.
۹. کمبود اعتماد به نفس: خود کم بینی و تلاش برای جبران
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است احساس کنند که به اندازه کافی خوب نیستند و باید خود را تغییر دهند تا شایسته عشق و توجه دیگران باشند.این کمبود اعتماد به نفس، اغلب ریشه در تجربیات کودکی و روابط ناموفق گذشته دارد.مثلا فردی که در کودکی مورد انتقاد و تحقیر قرار گرفته است، ممکن است در بزرگسالی احساس کند که باید تمام تلاش خود را بکند تا بینقص به نظر برسد و از انتقاد دیگران جلوگیری کند.تمرین خود-پذیری، تمرکز بر نقاط قوت، و تعیین اهداف واقعبینانه، میتواند به تقویت اعتماد به نفس کمک کند.
در ضمن، مشاوره با یک درمانگر، میتواند در شناسایی و حل ریشههای کمبود اعتماد به نفس مفید باشد.
به جای تلاش برای تغییر خود برای جلب رضایت دیگران، بر تقویت اعتماد به نفس خود تمرکز کنید و به خودتان اجازه دهید که به طور کامل و بی قید و شرط خودتان باشید.شناخت ارزشهای خود و تلاش برای زندگی بر اساس آن ارزشها، میتواند به تقویت اعتماد به نفس کمک کند و به شما احساس ارزشمندی و هدفمندی بدهد.
۱۰. نقش بازی کردن: پنهان کردن خود واقعی
گاهی اوقات، افراد در روابط عاشقانه نقش بازی میکنند و خود واقعی خود را پنهان میکنند تا مورد پذیرش قرار گیرند یا از ایجاد اختلاف جلوگیری کنند.این نقش بازی کردن، میتواند بسیار فرساینده باشد و منجر به احساس نارضایتی و از دست دادن هویت فردی شود.مثلا فرد ممکن است علایق و نظرات خود را پنهان کند و سعی کند با علایق و نظرات طرف مقابل همسو شود تا از ایجاد بحث و جدل جلوگیری کند.صداقت و اصالت، کلید یک رابطه سالم و رضایتبخش است.اگر احساس میکنید که در رابطه خود نقش بازی میکنید، سعی کنید با طرف مقابل درباره احساسات خود صحبت کنید و به تدریج خود واقعی خود را نشان دهید.
به جای نقش بازی کردن، بر اصالت و صداقت در رابطه خود تمرکز کنید و به خودتان اجازه دهید که به طور کامل و بی قید و شرط خودتان باشید.
۱۱. عدم تعیین مرزهای شخصی: نادیده گرفتن نیازها
عدم تعیین مرزهای شخصی سالم در یک رابطه، میتواند منجر به این شود که فرد احساس کند باید خود را تغییر دهد تا با خواستهها و نیازهای طرف مقابل سازگار شود.مرزها، خطوطی هستند که فرد تعیین میکند تا از خود، زمان، انرژی و احساسات خود محافظت کند.
مثلا اگر فرد مرزهای شخصی سالمی نداشته باشد، ممکن است به درخواستهای نامعقول طرف مقابل پاسخ مثبت دهد، حتی اگر این کار به او آسیب برساند یا وقت و انرژی او را هدر دهد.یادگیری نحوه تعیین مرزهای شخصی سالم، میتواند به فرد کمک کند تا در روابط خود احساس قدرت و کنترل بیشتری داشته باشد و از تغییرات ناخواسته جلوگیری کند.
شروع با گفتن “نه” به درخواستهایی که با ارزشها و نیازهای شما مغایرت دارند، یک تمرین خوب است.
به جای تغییر خود برای جلب رضایت طرف مقابل، بر تعیین مرزهای شخصی سالم تمرکز کنید و به خودتان اجازه دهید که از خود و نیازهای خود محافظت کنید.شناخت نیازهای خود و بیان آنها به طرف مقابل، میتواند به ایجاد یک رابطه سالمتر و رضایتبخشتر کمک کند.
۱۲. ترس از تنهایی: تحمل شرایط نامناسب
ترس از تنهایی میتواند یکی از قویترین انگیزهها برای ماندن در یک رابطه نامناسب و تلاش برای تغییر خود باشد.فرد ممکن است به این باور برسد که هر رابطهای بهتر از تنهایی است و حاضر باشد شرایط نامناسب و رفتارهای توهینآمیز را تحمل کند تا تنها نماند.این ترس از تنهایی اغلب ریشه در ناامنیهای درونی، تجربیات ناخوشایند گذشته، یا باورهای نادرست درباره ارزش فردی دارد.فرد ممکن است احساس کند که بدون حضور یک شریک عاطفی، بیارزش و ناتوان است.تقویت عزت نفس، ایجاد روابط اجتماعی قوی، و تمرکز بر فعالیتهایی که به فرد احساس شادی و رضایت میدهند، میتواند به کاهش ترس از تنهایی کمک کند.
در ضمن، مشاوره با یک درمانگر، میتواند در شناسایی و حل ریشههای این ترس مفید باشد.به جای تلاش برای تغییر خود برای حفظ یک رابطه نامناسب، بر غلبه بر ترس از تنهایی تمرکز کنید و به خودتان اجازه دهید که رابطهای را ترک کنید که به شما آسیب میزند.شناخت ارزشهای خود و تلاش برای زندگی بر اساس آن ارزشها، میتواند به شما احساس ارزشمندی و هدفمندی بدهد و ترس از تنهایی را کاهش دهد.






